مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره
محیامحیا، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

زبل خان

1392/5/21 10:00
نویسنده : مامان جون
237 بازدید
اشتراک گذاری

هزار تا کار باید برا پسرم بکنم تا بذاره پوشکشو عوض کنم! کلافه

شعر و قصه و شمارش اعداد و صلوات و موبایل و خنده و داد و دست نگه داشتن و اسباب بازی آوردن و ...  فایده نداره قهر می خواد فرار کنه بره آزاد باشه ...  وقتی هم از دستم در میره یکم جلوتر میشینه و نگام میکنه و می خنده ! نیشخند خلاصه یه نیم ساعتی میکشه که ما پوشک این زبل خان رو عوض کنیم ...

برای تعویض لباسشم همین برنامه رو داریم البته با یکم اذیت کمتر ...

یکم غذا میخوای بخوری با اینکه یه چیزی زیرت می اندازم ولی فکر کنم فرش بیشتر از تو غذا می خوره! ناراحت خلاصه زندگینامه مونو کثیف کردی رفت ...

اگه لباسمو تازه عوض کنم بخوای دستها و دهان غذایی تو بمالی به من ... (منم حسااااااااااااااس ، کلافه ) فرار می کنم زبان تو هم فکر می کنی بازی می کنم میای دنبالم بازم فرش بیچاره دستمال تو می شه، دیگه شامپو فرش و ... جواب نمیده،‌باید یه حموم اساسی ببریمش چشمک

برات دست که می زنیم هول میشی نمیدونی چه جوری و کجات رو تکون بدی!!! نیشخند بال بال میزنی عجیب! چشمک آخه تو جزقله از کجا میدونی با دست زدن باید خودتو تکون بدی !!! ماچ

دیروز برای اولین بار روی پاهای نازنین خودت ایستادی البته کمتر از یک دقیقه ولی عالییییی بود عزیزمتشویق

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مامان آرتین
22 مرداد 92 10:43
وای قربون شیطونیات برم
عاطفه
22 مرداد 92 22:01
سلام گلم ...مرسی که بهم سر زدی...با دعای شما انشاالله که به ما هم راحت بگذرهپسر گلت رو هم ببوس
سولماز
23 مرداد 92 14:12
عزيزم از طرف من ببوسش تازه ماماني كجاش را ديدي بگذار راه بيفته بعد تازه شيطنت هاي جديدش رو واست رو ميكنه
ماهرخ
26 مرداد 92 12:47
عزیزم چه پسر نازی داری خدا حفظش کنه . فکر کنم پسر منم اگه به سن پسر شما برسه منم باید همین کارهارو برای گول زدنش بکنم از الان نق و نوق میکنه موقع پوشک عوض کردن