مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره
محیامحیا، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

بهار شاد و غمگین!

1394/10/27 11:03
نویسنده : مامان جون
297 بازدید
اشتراک گذاری

عید امسال هم تا هفتم رنگ و بوی فاطمی داشت و از اون به بعد چند جا رفتیم صله رحم ...

سیزده به در هم شاهرود بودیم و با خاله ها و دایی ها رفتیم تفریح، سه تایی سوار قایق شدیم و کلی ذوق کردی و دوست داشتی و ...

اما بعد از عید هنوز خاله جون بود و تو همون حال و هوای خوش بودیم که متاسفانه خبردار شدیم خاله ی مامانی تهران بستریه و قبل از یک عمل به هوش و بعد از عمل بی هوش و کما و در کمال ناباوری ...گریه

همگی ما شوکه شدیم و عزادار... اطرافیان مامانی رو شبیه این خاله میدونستن ( خدا بیامرز خوشگل بود اما نمیدونم چرا همه می گفتن من به این خاله شبیه ام!) و از اونجایی که خدا هیچ وقت نخواست اون خدابیامرز بچه ای داشته باشه منو مثل دختر خودش می دونست و حتی یادمه بچه که بودم بهم می گفت تو دختر منی بیا بریم با من تهران زندگی کن و ... و من هم خوب مشخصاً این خاله رو خیلی دوست داشتم اما ...

اصلاً تهران رو حتی برای یک روز مسافرت هم دوست ندارم اما با عزیز و خاله جون و دایی رفتیم تهران... تا خاله رو کفن پیچ در بهشت زهرا داخل قبر ندیدم باور نداشتم و تازه اون موقع بود که قانع شدم واقعاً دیگه خاله بین ما نیست...گریه

 چه روزهای بدی، چه دنیای بی خیری، خدابیامرز 25 سال در حسرت یک بچه سوخت و در سن 45 سالگی از این دنیای بی رحم کوچ کرد و برای همیشه رفت...گریهغمناک

از خدا بهترین جایگاه های بهشت را برای این سیده درخواست میکنم و امیدوارم روحش قرین رحمت ایزدی باشد... غمناک

اما تو ...

قبل از عید همیشه به بابایی از اذیت های شما و شیطنت های شما شکایت می کردم و می گفتم نمی تونم دیگه کنترلت کنم و ... شیطنت های زیادی که غیر قابل توصیفه... و احساس میکنم اکثرش بخاطر کم غذایی شما بود... با اینکه شاید گرسنه هم بودی اما میلت به غذا کم بود و بعضی روزها که اصلا اشتها نداشتی و شاید صبح تا شب چند لیوان آب و شیر و آبمیوه و ... میخوردی... همین و همین...

از یک هفته قبل تا یک هفته بعد از عید سرمون خیلی شلوغ بود و تا دو هفته بعد از عید که اذیت های شما غیر قابل کنترل بود اما بعدش کم کم بهتر شدی...

روز 11 فروردین بود که یهویی گفتی تولدت مبارک!

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)