مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره
محیامحیا، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

وروجک مامانی

سلام پسرکم، سلام عزیز دل مامانی خیلی وروجک شدیا........ تو شکم مامانی فوتبال بازی می کنی اما تا بابایی دستشو می ذاره تا پسر گلشو ناز کنه و قربون صدقش بره ساکت و آروم می شی ، بابایی هم منتظر. ....... باز تا بابایی دستشو بر می داره دوباره شیطون و وروجک میشی .......       الهی مامان قربون پسر گلش بره، بابایی تو بهترین بابای دنیاس، خودت وقتی بیای می فهمی، اما هنوز نیومده داری خودتو واسش لوس می کنی و اذیتش می کنی ...... الهی مامان فدای پسر شیطونش بشه   عزیز دلمی، داری بزرگ می شی و مامانی اذیت می شه، دیگه لگدات محکم شده، مردی شدی واسه خودت عزیز دلم، شکم مامانی هم هی بزرگتر می شه و مامانی سنگین تر...... ا...
15 مرداد 1391

خاطرات پسر گلم

     سلام پسر گلمممممممممم قند عسلم، شاخ شمشادم، ثمر عشقم ، نفسم، جیگرم .......... سلام عزیز دل مامان و بابا، ایشالله که سالم و سرحالی عزیزکم پسر گلم امروز که برا اولین بار دارم خاطراتت  رو مینویسم 26 هفته و 3 روزته ، ببخشید قند عسلم که یکم دیر شد آخه مامانی باید پایان نامه شو تحویل می داد، کلاس زبان هم داشت، و مهمتر از همه  باید اسباب و وسایلمونو جمع می کردیم آخه میدونی پسرکم، از پا قدم خوب تو ، ما خونه خریدیم ............. خیلی بابایی خوشحاله که پسرمون تو خونه خودمون دنیا میاد........... الان که دارم برات مینویسم پانزدهم ماه رمضونه و مامانی روزه گرفته ، وروجکشم داره هی مام...
14 مرداد 1391